گاهی در آماج تیرهای زهرآگین روزگار قرار میگیری و ناگهان دخل خودت و بابای بابای بابای جدت در میاد .

اوهوم .

اما در مورد من کلا این کلمه" گاهی " جای خودش را به  "اکثریت مواقع تا حدودی همواره "داده !

یعنی اوضاع من قمر در عقرب اعلام شده از لحظه ی بسته شدن نطفه ی بسیار تصادفی ام در زهدان مادر بسیار تصادفی ترم که خیلی اتفاقی سر سفره ی عقد شوهرش و بابای خیلی تصادفی ام نشست .

یعنی این قوز بالاقوز بودن روزگارم فابیرک توی دی ان ای من بوده !


کور خوندی اگر فکر کردی من ناراضی باشم از این قمر در عقرب بودن روزگارم .از تصادفی بودن زایش ام .از قوز بالای قوزهای زندگیم . از رنجی که قلبم را میان پنجه هاش چنان له میکنه که به مرگ بوسه میفرستم تا اغواش کنم .

کور خوندی اگر فکر کردی من ناراضی ام از اوضاع خر تو خر همیشگی زندگیم .

یاد ترانه همه چی آرومه ،؛من چقدر خوشبختم حمید طالب زاده افتادم . گار هم خوندتش .

هر وقت این را میخوندم مامانمم باهام میخوند . میفهمید چقدر اوضاع خرابه و من دارم حال روزگار را میگیرم ( فکر کردی فقط تو وقتی ناراحتی غش غش میخندی ؟! ) .



همه چی آرومه 

من چقدر خوشبختم 

Just It


روح وحشی

+دلم یک پرس مرگ میخواد . از نوع والیومی نه . از نوع سیانوریش .


++فکر نکنین با یه بدبخت بیچاره طرف هستید .

من را ببینین عاشقم میشید . یک زن که حال و روزش چشم خیلی ها را در میاره . 

درد من به چشم دیده نمیشه . حس هم نمیشه .

درد من کاملا شخصیه .

کلا باحال تر از من پیدا نمیکنید .

بمب انرژی و سرشار از عشقم . 

یه دیوونه که هرگز پیر نمیشه حتی با وجود موهای سپیدش و چین و چروک دور چشماش .

اما .

گفتم تا بدونید


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها